Meysam's Experiences

MeyEx ,محلی برای انتشار تجربیات من در زمینه های مرتبط با حوزه ی تولید نرم افزار

Meysam's Experiences

MeyEx ,محلی برای انتشار تجربیات من در زمینه های مرتبط با حوزه ی تولید نرم افزار

Meysam's Experiences

در زمینه ی تولید نرم افزار فعالیت دارم. نوشته های این بلاگ به طور خاص در مورد تمامی زمینه هایی که منتهی به تولید نرم افزار و یا تجربیاتی که در محیط کاریم کسب می کنم خواهند بود. [البته فعلا به دلیل مشغله های جانبی دیگر و داشتن مخاطب در آن حوزه ها, مطالب کمی غیر نرم افزار شده است!]
در این بلاگ سعی شده که مطالب به صورت تخصصی و دسته بندی شده منتشر شوند

تابلوی اعلانات
جدیدترین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلاقیت» ثبت شده است

۱۱
مرداد
۹۲

"علم فقط برای کسب ثروت"
عنوان اولین پست "مهمان" این بلاگ است که توسط همکارم سرکار خانم زهرا محمد باقری نوشته شده است. قبل از آن باید بگویم که ماجرای این پست از آنجایی شروع شد که مطلبی با عنوان " Senior Developer به چه کسی گفته می شود؟" را برای تعدادی از دانشجویان کلاس برنامه نویسی ارسال کردم. بعد از آن, یکی از دوستان سوالی مطرح کردند به این مضمون که: " من که تازه الان شروع کردم به یادگیری و تا الان چیزی از برنامه نویسی نمی دانستم  و در مقایسه با یک نفر که در هنرستان کامپیوتر خوانده کمتر می دانم, آیا می توانم  زمانی که خیلی هم دور نباشد از طریق این رشته و مهارت روی یک پروژه ی عملی کار کنم و درآمد کسب کنم یا اینکه فقط در حد یک سری اطلاعات پیش خودم می ماند؟". بعد از پاسخ به سوال ایشان که بیشتر از یک پرسش و پاسخ ساده به طول انجامید, برای من سوال پیش آمد که آیا آنچه که به عنوان راهنمایی و تجربیات به ایشان منتقل کردم با واقعیت بازار کار و دنیای کامپیوتر به چه میزان حقیقی و درست بوده است؟ البته بیشتر یک کنجکاوی, برای همین این موضوع را با همکارم مطرح کردم. بخشی از خروجی صحبت های ما مطلبی است که ذیلا نوشته شده است.

همین جا تشکر می کنم از خانم محمد باقری, به جهت زحمتی که برای نوشتن این پست متقبل شدند!

علم فقط برای کسب ثروت!

صحبت اصلا درباره آدم هایی نیست که دانشگاه می روند یا یک کلاس خاص تا بگویند می رویم دانشگاه یا فلان کلاس ، اول که این را گوشزد کنیم دسته بندی مان خیلی جمع و جور می شود و راحت تر می شود ادامه داد.در حقیقت صحبت سر آن دسته از ما آدم های جامعه ی ایران است که درس می خوانند یا مهارتی و علمی کسب می کنند تا از آن بهره برداری کنند.
برای این گروه وقتی به نتیجه ی تحصیل کردن یا آموختن فکر می کنیم و کلمه ی بهره برداری را به کار می بریم فقط یک امر است که از آن برای خودمان و اجتماع قابل قبول می شود،آنهم امر پول در آوردن.یعنی وقتی یک فعالیت جدی را شروع می کنیم باید یک توجیه عقلانی برای آن داشته باشیم که بشود انگیزه مان برای تلاش کردن و آنهم به صورت پیش فرض کسب ثروت است.آنوقت در برابر سوالِ "این کارها برای چی؟" جواب می دهیم "برای پول..."و به این شکل است که رضایت و تایید سوال کننده تامین می شود ، این سوال کننده حتی درون خود ما هم هست و فقط از بیرون نیست.
مساله این است که رفع نیاز مادی برای همه ی آدم ها از چنان اولویتی برخوردار شده که اجازه نمی دهد دلایل دیگری در تصمیم گیری هایمان دخیل شوند.حتی اگر ادعا کنیم که چنین نیست عاقبت عملکردمان موید همین مطلب است ،علم فقط برای کسب ثروت.

  • میثم هوشمند
۰۳
مرداد
۹۲

از دوران قبل از دانشگاه - یعنی سوم دبیرستان که با درس رایانه آشنا شدم و کمی بعدتر از آن با خواندن کتاب های آموزش برنامه نویسی- و حتی در دوران دانشگاه, چیزی که به کرات در ذوق هر دانش جویی می زند یک دست بودن سبک و سیاق صورت مسئله های کتاب های برنامه نویسی هست.
  • برنامه ای بنویسید که نمرات یک دانشجو را دریافت کرده ...
  • برنامه ای بنویسید که لیست دروس دانشجویان را دریافت کرده و مرتب کرده و نمایش دهد.
  • برنامه ای بنویسید که اسامی دانشجویان را دریافت کرده و امکان جستجو را ارائه دهد.
  • ....
در دوره ی آموزش برنامه نویسی که جلسه ی سوم آن را هفته ی پیش گذراندم, اواخر کلاس بعد از تدریس مبحث Branching قصد تعیین یک تمرین برای دانش جویان کلاس را داشتم. به تبعیت از آنچه که بر من در طول ایام دانشگاه و قبل از آن گذشته بود بی اختیار - تقریبا- اولین چیزی که به ذهنم رسید جمله ای بود شبیه عباراتی که پیشتر نوشتم.اما سریعا و تقریبا به طور ناخودآگاه تغییر مسیر دادم و آنچه که عنوان شد این بود:" بچه ها برنامه ای که میخوام بنویسید باید این طوری باشد که: اسم یک بچه را می گیره, سن بچه به ماه, وزن و قد و اندازه دور سر و اینکه آیا بچه می تونه بنشینه یا نه؟ و جنسیت بچه را از کاربر دریافت میکند. بعد بر اساس اینکه سن و سایر مشخصات بچه چه طور هست, پیام های متناسب نمایش بدهد.در نمایش پیام ها حتما رنگ زمینه و رنگ قلم را متناسب با جنسیت و نوع پیام تغییر بدهید. از تابع Beep() هم حتما استفاده کنید."
حسی که در دانش جوها به وجود آمده بود فکر میکنم تلفیقی از تعجب, خنده, جذب شدن و شاید هم کمی حس طنز بود.
قرار بر این شد که دانش جوها طبق اذعان خودشان کمی تحقیق میدانی داشته باشند در خصوص تناسب بین سن, وزن, دور سر, قد و جنسیت نوزاد یا همان بچه! دانش جو هایی که از نعمت خواهر/برادر زاده بهره مند بودند کارشون کمی سبک تر بود! - البته قرار نهایی بر این شد که الزاما نیازی به تحقیق میدانی نیست و هر کس می تواند برای خودش یک سری تناسب و معیار برای این برنامه و پارامتر در نظر بگیرد-
نتیجه گیری:
  • کمی خلاقیت در تعیین صورت مسئله می تواند موجب جذاب شدن فضای کلاس برای دانش جو ها بشود.
  • نوع صورت مسئله و نیاز به "تحقیق میدانی" باعث این می شود که دانش جو برای رسیدن به جوابی که در ذهن دارد به افرادی مراجعه کند که بعضا آن افراد از نزدیکان -مادر, پدر, خواهر و یا برادر- هستند, تعاملی که در این بین صورت می گیرد می تواند موجب انتقال انگیزه و تشویق بین سوال شونده و دانشجو بشود.
  • ....
پ.ن: مورد سوم و چهارم و .... نتیجه گیری را شما اضافه کنید.پ.ن: اگر شما خواننده ای این پست, از دانشجویان کلاس هستید, حس تان را موقع طرح صورت مسئله در کلاس برای من بنویسید. و اینکه نتیجه گیری های فوق درست هستند از نظر شما یا نه؟ نظر شما برای من مهم هست! ;-)
  • میثم هوشمند